پس از پيروزي شکوهمندانقلاب اسلامي ايران، دولت كارتر كوشيد دولت ايران را متقاعد كند كه به همكاري همه جانبه خود با ايالات متحده ادامه دهد كه جريان گروگانگيري ديپلمات هاي اين كشور، فضا را بيش از گذشته مخدوش نمود. آمريكا علاوه بر اين تحقير بي سابقه مي ترسيد امواج انقلاب اسلامي در كشورهاي حاشيه جنوبي خليج فارس نيز فراگير شود و منافع غرب بيش از پيش به خطر بيفتد بنابراين به دشمني علني با جمهوري اسلامي ايران برخاست.
در اولين روزهاي مهر ماه سال 59 ، جمهوري اسلامي ايران که از وجود عناصر خود فروخته داخلي و ضد انقلاب رنج مي برد ، با تهاجم رژيم بعث که مسلح به تسليحات غرب و خصوصاً آمريكا بود ، روبرو شد و در دفاعي جانانه و مقدس به مدت 8 سال در برابر تمام کشورهاي استکباري ايستاد.
تمامي کشورهاي حوزه خليج فارس از تاثيرات انقلاب اسلامي ايران دچار ترس و وحشت شدند که در اين ميان ،صدام موضع خصمانه تري نسبت به ايران داشت ،روابط تهران - بغداد تيره گشت به طوري که دو طرف يكديگر را به داشتن مقاصد نامطلوب متهم مي كردند. ايران ، عراق را به قاچاق سلاح به اعراب ناراضي در خوزستان و تجاوزات نظامي ادواري به خاك ايران متهم مي كرد. عراق نيز به نوبه خود ، ايران را متهم به پشتيباني و كمك رساني به شورشيان كرد عراق و حزب الدعوه مي كرد . بنابراين آمريکا اوايل دهه 1980 (1359) توان حمله نظامي موفقيت آميز عليه ايران را نداشت ، در نتيجه براندازي نظام جمهوري اسلامي ايران را به ديگران واگذار وبه اين ترتيب ، وظيفه حمله به ايران را به عراق محول کرد.
برژينسكي ، مشاور امنيت ملي كارتر ، جهت زمينه سازي و اطلاع از وضعيت عراق براي شروع جنگ ، چندين سفر محرمانه به بغداد كرد. روزنامه تايمز لندن نيز در تاريخ 27 خرداد 59 به ملاقات برژينسكي و صدام اشاره هايي كرد. اين روزنامه در يكي از اين گزارش ها آورده بود: برژينسكي پس از سفر محرمانه خود به بغداد در اواخر سال 1358 در يك مصاحبه تلويزيوني گفت : ما اختلاف قابل ملاحظه اي بين آمريکا و عراق نمي بينيم و معتقديم عراق كه تصميم به استقلال دارد ، در آرزوي امنيت خليج عربي است . عراق نيز بر پايه اطلاعات دريافتي از سوي عناصر فراري از ايران ، امكاناتي را در اختيار وفاداران شاه كه هدفي جز سرنگوني نظام اسلامي در ايران نداشتند ، قرار داد. شخصيت مهم و قدرتمند اين دسته از مخالفان ، تيمسار اويسي بود كه گفته مي شد قادر است از حمايت 15هزار چريك كرد برخوردار شود. در چنين شرايطي بود كه عراق تصميم به تهاجم به خاک کشور ايران گرفت.
مقدمات حمله به ايران
صدام در 26 شهريور 1359 ، 17 سپتامبر 1980 ، به طور رسمي اعلام كرد كه موافقت نامه 1975 الجزاير هيچ گونه اعتبار قانوني ندارد و شط العرب بايد تحت حاكميت اعراب قرار گيرد. وي گفت: ما مصمم هستيم كه با به كارگيري زور ، كليه سرزمين هاي خويش را پس بگيريم.
حوادث مرزي ميان ايران و عراق ، حدود 2 ماه پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران آغاز شد. اين وقايع تا مدتي كم اهميت و ثابت باقي ماند ولي از روزي كه آتش توپخانه سنگين عراق عليه نيروهاي ايران در منطقه قصرشيرين 15 مجروح بر جاي نهاد، شکل جدي به خود گرفت.
براساس گزارش روزنامه نيويورك تايمز ، طرح جنگي عراق براي اشغال خوزستان در سپتامبر 1980 براساس يك طرح نظامي انگليس تنظيم شده بود كه حاوي نقشه اشغال استان نفت خيز خوزستان ايران با كمك و ياري دولت انگلستان از عراق بود.
به مرور زمان ، مواضع خصمانه عراق نسبت به جمهوري اسلامي صريح تر شد. صدام براي اولين بار در تاريخ 18 فروردين 1359 يعني همزمان با قطع رابطه ايران و امريكا ، اعلام كرد كه ايران بايد از 3 جزيره تنب بزرگ ، تنب كوچك و ابوموسي خارج شود و چندي بعد نيز تاكيد كرد كه عراق آماده است اختلاف خود با ايران را با زور حل كند.
صدام سرانجام در تاريخ 20 شهريور با طرح بهانه هايي در جمع وزراي خارجه كشورهاي عربي ، ضمن درخواست حمايت از آنان اعلام كرد كه خاكمان را از ايران باز پس مي گيريم.
صدام در 26 شهريور 59 در مجلس ملي عراق سخنراني كرد و در مقابل دوربين هاي تلويزيون ، موافقتنامه
صلح 1975 الجزاير را كه خود او امضا كرده بود پاره كرد و 5 روز به ارتش عراق دستور حمله به خاك ايران را صادر كرد.
هدف آمريكا در تحميل جنگ چه بود ؟
پيروزي انقلاب اسلامي و سقوط شاه ، استراتژي آمريكا در منطقه سوقالجيشي خليجفارس، كه بر دو ستون ايران شاهنشاهي و عربستان سعودي پي ريزي شده بود را فرو ريخت و اين مسأله، مناسبات ميان دو كشور ايران و عراق را دستخوش تحول كرد.
موازنه نسبي قوا كه تا پيش از انقلاب بين ايران و عراق حاكم بود، تغيير كرد و با پيدايش خلاء قدرت در منطقه، موج اسلامخواهي مي توانست تهديدي براي آمريکا باشد. در نتيجه، لازمه تأمين منافع آمريكا و غرب، اعاده نظم پيشين در منطقه بود.
كودتاي شبكه نيما
ارتش عراق با برنامهريزي ايالات متحده ، عمليات براندازي را در قالب كودتا آغاز كرد. نيروهاي عراقي براي سردرگم کردن مقامات تهران و فراهم آوردن شرايط براي عناصر كودتاچي در مرداد 59 اقدام به ايجاد درگيري در 20 نقطه مرزي كردند. اما غافل از اين که توان نيروهاي انقلابي ارتش و خصوصاً سپاه پاسداران را ناديده گرفته بودند. اعضاي «شبكه نيما» به شكل غيرمنتظرهاي توسط نيروهاي ارتش و سپاه دستگير شده و برنامه كودتا شكست خورد .
آغاز توطئه جنگ
پس از شكست كودتا، ارتش عراق عمليات وسيعي را در مرزهاي جنوبي و غربي ايران آغاز كرد. از آمادهسازي پلهاي شناور نظامي در كرانه غربي «اروند رود»گرفته تا احداث كانال و سنگر بتن آرمه در مرزهاي مياني و شمالي.
يگانهاي عملياتي ارتش عراق نيز با حمايت آمريكا تحركات خود را آغاز نمودند. تدارکات ماشين جنگي صدام آن چنان چشمگير بود كه فرماندهان رده بالاي نيروهاي سپاه و ارتش را واداشت تا از بنيصدر به عنوان جانشين فرمانده كل قوا، خواستار تشكيل جلسه اضطراري، جهت بررسي انگيزه تحركات ارتش بعث در مرز مشترك و اتخاذ تدابير لازم، براي مقابله با هر گونه تهديد خارجي شوند. اين جلسه در 24 مرداد 59 در كرمانشاه تشكيل شد.
حاج «احمد متوسليان» فرمانده وقت سپاه مريوان روايت ميكند: «من دقيقاً يادم هست كه يك ماه قبل از شروع جنگ، جلسهاي در «اتاق جنگ» لشكر 81 زرهي كرمانشاه به رياست بنيصدر تشكيل شد. در اين جلسه آقايان «ظهيرنژاد» و «صياد شيرازي» به همراه فرماندهان ارتشي 30 منطقه نظامي از استانهاي آذربايجان غربي، كردستان ،كرمانشاه و نيز برادران «مرتضي رضايي» (فرمانده كل وقت سپاه ) و «محمد بروجردي» (فرمانده سپاه غرب كشور) به اتفاق مسئولان سپاه در كل مناطق غرب حضور داشتند.
در اين جلسه، فرمانده سپاه قصر شيرين، به مسأله عدم آمادگي دفاعي نيروهاي مسلح اشاره كرد و گفت: از اين حيث نيروهاي ما كمترين آمادگي رزمي ندارند. در صورتي كه ارتش عراق، از خيلي وقت پيش شروع به ساختن استحكامات نظامي خودش كرده و در حاشيه مرز دارد سنگرهاي بتني ميسازد. بعد هم ايشان به تفصيل به وضعيت بد نيروهاي ارتش از اين لحاظ و نيز، حملات مكرر ارتش عراق به پاسگاههاي مرزي ما اشاره كرد. نهايتاً از بنيصدر سؤال كرديم؛ اگر به احتمال يك درصد عراق به ايران حمله كند، شما چه تدبيري براي دفاع داريد؟ بنيصدر گفت: «عراق هرگز جرأت چنين كاري را ندارد!» اين بار برادر بروجردي گفت: «آقاي رئيس جمهور! اگر به احتمال يك در هزار، عراق به ايران حمله كند و فرضاً بخواهد در غرب جلو بيايد و شهر قصرشيرين را بگيرد، شما براي مقابله با چنين مسألهاي چه تدبيري داريد؟!»
بنيصدر گفت: «عراق هيچ وقت چنين غلطي نميكند. براي اينكه هم در سطح بينالمللي و سياست جهاني محكوم ميشود و هم امنيت داخلي خودش به خطر ميافتد. برهمين اساس، عراق خودش را به خطر نمياندازد.»
بنيصدر در حالي چنين قرائتي از وضع موجود داشت كه صدام اهداف خود را براي تجاوز به ايران از پيش تعريف كرده بود. حاكميت بر اروندرود، جداسازي استان نفتخيز خوزستان از ايران و براندازي حكومت جمهوري اسلامي و سرانجام در 31 شهريور 1359، رژيم جنگ افروز بغداد عمليات تهاجم سراسري خود را به خاك ايران اسلامي آغاز كرد.
كشورهاي حامي ايران
سه كشور كره شمالي ، سوريه و ليبي در آغاز جنگ حمايت خود را از ايران اعلام كردند ولي در اواسط جنگ كشور ليبي از حمايت خود منصرف و به ايران اعلام جنگ داد.
كره شمالي نيز به جهت حضور نيروهاي امريكا در كره جنوبي و ژاپن و دشمني با اين كشورها و آمريكا، امكان حمايت از ايران را نداشت و درگير مشكلات خود بود.
سوريه به دليل اشغال بخشي از سرزمين خود به دست اسرائيل و در گيري با آن امكان اينكه حمايت قابل توجهي از ايران بنمايد را نداشت.
اما ايران ، ضعف ها و كمبودهاي خود نسبت به عراق را با اتكاء به خدا و فرزندان غيور خود و با دفاع جانانه آنان از سرزمين خود ادامه داد.
کشورهاي حامي عراق
الف ـ آمريكا
مهم ترين مشوق صدام براي حمله به ايران ، آمريکا بود. آمريکايي ها با سقوط نظام شاهنشاهي در ايران دستشان از منابع عظيم نفت كشورمان كوتاه شده بود، بلافاصله پس از پيروزي انقلاب اسلامي ، اقدام به دشمني و حمله نمودند. حمله نظامي در صحراي طبس كه با امدادهاي الهي شكست خورد، كودتاي نوژه و ده ها توطئه ديگر از جمله اقدامات دولت آمريكا بود.
زماني که آمريكايي ها در تمام اين توطئهها شکست خوردند، صدام را تشويق كردند كه به ايران
حمله كند .
در سال دوم جنگ و زماني که ارتش اسلام ، نيروهاي اشغالگر را ازخاك خود بيرون كرد،دولت آمريكا هم زمان چهار عمليات را براي حمايت از صدام و بر عليه ايران آغاز كرد :
1- عمليات استانچ: تلاشهاي ديپلماتيك براي شناسايي مبادي ورود سلاح و جلوگيري از ارسال تجهيزات جنگي به ايران
2- عمليات مالي :تلاش براي تأمين نيازهاي مالي عراق از طريق شركتهاي آمريكايي
3- عمليات اطلاعاتي: قرار دادن اطلاعات نظامي مورد نياز عراق از ايران
4- عمليات ضد ايراني در سازمان هاي بين المللي: محكوميت ايران در اين سازمانها و جلوگيري
از انتقال صحبتهاي به حق مسئولين ايراني به ديگر كشورها
ب ـ شوروي سابق يا روسيه فعلي
بخش عمده اسلحه مورد نياز عراقي ها در طول جنگ توسط شوروي تأمين ميشد. اين كشور با در اختيار گذاشتن تجهيزات و جنگ افزارهاي مدرن ، كمك زيادي به صدام كرد.
پيشرفتهترين هواپيماهاي جنگي، هليكوپتر، تانك و سلاحهاي ديگر ، از جمله تسليحاتي بود كه شوروي در طول هشت سال جنگ به عراق داد.
فرماندهان ارتش روسيه با حضور در ارتش عراق، ضمن دادن آموزش نظامي به فرماندهان عراقي ، راههاي مقابله با حملات رزمندگان اسلام و حمله به ايران را به آنها ميآموختند.
ج ـ اروپا
دو كشور فرانسه و آلمان بيشتر از ساير کشورهاي اروپايي ، عراق را حمايت کردند. هواپيماهاي سوپر اتاندارد و موشكهاي ليزري كه از آخرين دستاوردهاي صنعت نظامي فرانسه بود، در اختيار ارتش عراق قرار گرفت. هواپيماهاي سوپراتاندارد به دليل گران بودن ، به ارتش عراق اجاره داده شد تا خلبانان عراقي با استفاده از آنها به راحتي بتوانند رزمندگان اسلام و شهرهاي ايران را بمباران كنند.
زماني که تمام اين كمك ها نتوانست ارتش شكست خورده صدام را نجات دهد، آلمان با ارسال مواد شيميايي به ياري صدام شتافت و او توانست 6000 تن بمب شيميايي عليه مردم ايران به كار گيرد. ارتش صدام فقط 1100نفر را در شهر سردشت و ساير نقاط ايران و 5000 نفر را در شهر حلبچه با استفاده از اين سلاحها به شهادت رساند.
كشورهاي ايتاليا و بلژيك با ارسال موشكهاي پيشرفته ضد زره و كمك به عراق در ساخت توپخانه دوربرد و بخشهاي ديگر ارتش اين كشور، از جمله حاميان عراق بودند.
د ـ كشورهاي عربي
اين كشورها با در اختيار داشتن بيشترين منابع نفت و گاز دنيا، عمدهترين پشتيبان عراق از نظر مالي و نيروي انساني بودند.
حضوراسيراني ازسربازان کشورهاي اردن، مصر، مراکش، سودان، سومالي و کشورهاي عربي خليج فارس نشان دهنده اعزام نيروي انساني ازسوي کشورهاي عربي به عراق است.
آسمان اين كشورها نيز در طول جنگ در اختيار عراق بود و هواپيماهاي عراقي براي حمله به مناطق حساس در خليج فارس و تنگه هرمز و استانهاي جنوبي كشورمان ، از آسمان اين كشورها استفاده ميكردند.
هـ ـ ساير كشورها
كشورهايي مثل برزيل و آرژانتين كه در صنعت نظامي در آن زمان تقريباً پيشرفته بودند، تسليحاتي را در اختيار عراق قرار ميدادند. بعضي كشورها هم يا توانايي كمك به عراق رانداشتند، مثل كشورهاي آمريكاي لاتين و آفريقايي يا آنكه بيطرف بودند مثل تركيه و پاكستان.
بي ترديد عنايات خاص پروردگار متعال ، هميشه هدايتگر و راهنماي رزمندگان اسلام در جبهههاي حق عليه باطل بود و نيز توجهات ائمه اطهار (ع) كه نام مباركشان رمز عمليات وزينت بخش پرچم هاي رزمندگان مابود ، ملت بزرگوار و وفادار به امام و اسلام ، بزرگترين پشتيبان و حامي فرزندانشان در جبهه بودند.
در اين عرصه امتحان و آزمون الهي ، سربلندي و افتخار براي نسل هاي آينده به يادگار ماند و مردم
عزيزمان ، بدون دادن امتياز يا واگذاري بخش کوچکي از آب و خاك كشورمان، بزرگترين و طولانيترين جنگ تاريخ معاصر را با پيروزي پشت سر گذاشتند. اين افتخار بزرگ نصيب همه اقوام و اقليتهاي ايران شد.
منابع :
- كتاب روز تندر؛ مرور تحولات سياسي، اجتماعي از مشروطه تا تجاوز عراق ، انتشارات موسسه شهيد آويني
- آغاز تا پايان، بررسي وقايع سياسي - نظامي جنگ ، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ سپاه
- گذري به دو سال جنگ ، دفتر سياسي سپاه
- کتاب زنگ تاريخ تأليف علي اکبر رئيسي
حسين اسلافي
منبع : ido.ir
نظرات شما عزیزان:
برچسبها:
<-TagName-> |